صابر گل‌عنبری بارها به سیاست خاورمیانه‌ای روسیه و روابط تو در توی آن با قدرت‌ها و بازیگران منطقه‌ای چون ایران، عربستان، امارات و اسرائیل پرداخته‌ام و از این رو، پرداختن بیشتر به ان احتمالا برای برخی همراهان ملال آور باشد. واقعیت این است که هنوز شناختی مکفی از پیچیدگی‌های سیاست روسیه در منطقه با بازیگرانی که روابط ستیزه‌گرانه‌ و تنش‌آلودی با هم دارند، وجود ندارد، البته تحولات سال‌ها، ماه‌ها و حتی روزهای اخیر درک این پیچیدگی‌ها را آسان‌تر کرده است و شاهد وقایع و مواضع روشنی هستیم که سلاح توجیه‌ را از کار انداخته و دیگر نمی‌توان برخی رفتارها و سیاست‌های مسکو در منطقه را در قالب معذوریت‌ها و محذورات توجیه کرد. قبلا هم تاکید شده که تمرکز بر برخی مسائل منطقه‌ای و پرداختن بیشتر به آن‌ها از جمله مناسبات روسیه صرفا در جهت کمک به شناخت واقعیت‌ها و تصمیم‌سازی درست بر اساس آن است و نگارنده در صرافت تقلیل اهمیت روابط با روسیه به عنوان قدرتمندترین کشور همسایه نیست و آن را امری ضروری می‌داند، اما لب کلام این است که بدون شناختی واقع‌بینانه و دقیق از منطقه، سیاست بین‌الملل و پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های آن نه می‌توان تحلیلی درست از وضعیت منطقه و جهان داشت و نه می‌شود مناسباتی عقلائی و منطقی را پی‌ریخت. به ویژه در رابطه با روسیه و سیاست خاورمیانه‌ای آن، صرفا با تکیه بر تعارض و بعضا نزاع مشترک با غرب و آمریکا روابطی بدون محتوا پی‌ریزی می‌شود که بیشتر یک طرفه بوده و برآیند عملی مهمی نخواهد داشت و طرف مقابل نیز بدون تن دادن به الزامات روابطی دوسویه و با علم به پاره‌ای معذوریت‌های چه بسا خودساخته فراروی تهران، صرفا در اندیشه بازی با برگه‌های خود می‌افتد؛ حتی اگر هم به زیان و از جیب بازیگری هزینه کند که یک طرفه روابط خود را با مسکو راهبردی تعریف می‌کند. نمونه بارز این مساله مواضع اخیر روسیه در قبال یمن و جنگ دائر در آن است. گویا در این شرایط پرتنش و منازعه میان آمریکا و روسیه، مسکو که به دلیل تعارض مشترک با غرب، ایران را در تنش اخیر در کنار خود فرض می‌کند و لاوروف در کنفرانس خبری در جریان سفر اخیر همتای ایرانی خود از مواضع تهران تقدیر کرد، برای جلب حمایت برخی بازیگران منطقه به ویژه عربستان و امارات برای جلوگیری از پیوستن آنها به کارزار فشار حداکثری غرب با برگه یمن در جهت منافع آن‌ها و به زیان جمهوری اسلامی در حال بازی قابل تاملی است. روسیه همچنین با درک عصبانیت این کشورها از موضع آمریکا در قبال حملات مکرر حوثی‌ها و همچنین مذاکره با تهران درصدد است تا از طریق اتخاذ مواضعی علیه متحد یمنی ایران، به عربستان و امارات نزدیک‌تر شود و این گونه مانع پیوستن آنها به فشار نفتی و تحریمی غرب شود. از این رو، در همین ماه به قطعنامه شورای امنیت علیه انصار الله یمن رای مثبت داد؛ قطعنامه‌ای که برای نخستین بار این حرکت را "تروریستی" می‌نامد. در همین حال نیز پس از حملات شنبه حوثی‌ها به تاسیسات نفتی آرامکو در جده و برخی مراکز در ریاض، دومای روسیه موضع سفت و سختی فراتر از آمریکا اتخاذ کرد. لیونید سلوتسکی رئیس کمیسیون امور بین الملل دوما راجع به این حملات، اظهارات شدید اللحنی بر زبان جاری ساخت که با استقبال ائتلاف عربستان و امارات مواجه شد. سلوتسکی به نوشته خبرگزاری ایتارتاس می‌گوید: «حوثی‌ها بار دیگر ماهیت تروریستی خود را با حمله به زیرساخت‌های غیر نظامی شهر جده در عربستان نشان دادند». وی می‌افزاید که "با نگرانی عمیق دریافتم که جنبش حوثی به زیرساخت شهر جده زیباترین و پیشرفته‌ترین شهرهای عربستان حمله کرده است ..... آنها نشان دادند که برنامه سازنده‌ای ندارند و تنها بر بر هم زدن ثبات منطقه متمرکز هستند.» رئیس کمیسیون امور بین الملل دومای روسیه این حملات را تاکیدی بر صحت تصمیم مسکو در دادن رای مثبت به قطعنامه ضد انصار الله می‌داند و در این رابطه می‌گوید: «این حوادث تاکیدی بر درستی حمایت روسیه از قطعنامه شورای امنیت در به رسمیت شناختن حرکت انصار الله به عنوان سازمانی تروریستی است». این مقام روس فراتر از این اظهارات هم رفته و بیان می‌کند «خواستار محاکمه طراحان و مجریان این حملات ناجوانمردانه هستم. از حمایت غیر مشروط خود از تلاش‌های عربستان برای حل بحران یمن و ابتکار آن برای امنیت و ثبات در منطقه حمایت می‌کنم». برخی با تقلیل اهمیت این دست مواضع روسی، آن‌ها را به «هواداران غرب» نسبت می‌دهند و یا می‌گویند حالا فلان مقام دون‌‌ پایه چیزی گفته و نباید جدی گرفت، حال اینجا گوینده که عضو حزب لیبرال دموکرات است، رئیس یکی از کمیسیون‌های مهم دوما می‌باشد و وقتی اظهارات او را در کنار رای موافق مسکو به قطعنامه ۲۶۲۴ قرار می‌دهیم، چنین نتیجه گرفته می‌شود که منعکس کننده نظر حاکمیت روسیه و نوعی بازی با برگه‌های خاورمیانه در این شرایط حساسی است.